خلبان
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
خلبانه همين كه هواپيما از زمين بلند ميشه، ميكروفون رو ميگيره دستش و كرسی شعريات هميشگيش رو بلغور ميكنه كه:
سلام، من خلبانم و فلان و بيسار...،
منتها بعد كه حرفاش تموم ميشه، يادشميره ميكروفون رو خاموش كنه.
خلاصه بعد از يك مدت برميگرده به كمك خلبان ميگه:
تو كنترل رو بگير دستت، من اين ساندويچم رو بخورم، بعدم برم ترتيب اين مهماندار جديده رو بدم كه خيلي ماله!!!
و طبيعتاٌ همه اين حرفها هم داشته بلند بلند تو هواپيما پخش ميشده!
يكي از مهماندارا كه اين وضع مفتضح رو ميبينه، شروع ميكنه دويدن طرف كابين خلبان كه ديگه بيشتر سوتي نده، وسط راه يك پيرزنه جلوشو ميگيره، ميگه:
دخترم حالا اونقدر هم عجله نكن،
خلبان گفت اول ميخواد ساندويچشو بخوره!!!!!




:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست