وقتی که دیگر نبود
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

وقتی که دیگر نبود ،

من به بودنش نیازمند شدم۰

وقتی که دیگر رفت ،

من در انتظار آمدنش نشستم ۰

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ،

من او را دوست داشتم ۰

وقتی که او تمام کرد ،

من شروع کردم ۰

وقتی او تمام شد ،

من آغاز شدم ۰

و چه سخت است وقتی که دیگر نبود ،

من به بودنش نیازمند شدم۰

وقتی که دیگر رفت ،

من در انتظار آمدنش نشستم ۰

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ،

من او را دوست داشتم ۰

وقتی که او تمام کرد ،

من شروع کردم ۰

وقتی او تمام شد ،

من آغاز شدم ۰

و چه سخت است تنها متولد شدن ۰

مثل تنها زندگی کردن ،

مثل تنها مردن ۰۰





:: بازدید از این مطلب : 327
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست