پـــَــ نـــَــه پــــَــ (شماره 18)
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
پـــَــ نـــَــه پــــَــ (جدید)
JNP.BLOGFA

مستند حیات وحش میدیدم ، دوستم میگه اون شیر سفیده میگن نادره ، درسته ؟
میگم پ نه پ اون قادر داداششه ، نادر رفته نون بگیره !

نونوایی ته صف وایسادم ، اومده میگه شما نفر آخری ؟؟؟؟؟ گفتم پـَـ نه پـَـ من نفر ماقبل وسطم !. . .

رفتم کارخونه بابام به منشیش میگم : بابام هست ؟ میگه آره میخوای بری تو ؟ گفتم پ نه پ فقط میخواستم آمارشو بگیرم یه وقت شیطونی نکنه ! . .

به داداشم میگم مگس نشسته رو مانیتور ، میگه بکشمش ؟ میگم پ نه پ بهش بگو بیاد عقب وگرنه چشماش ضعیف میشه !

بچه تازه به دنیا اومده و از بیمارستان آوردیم خونه خوابیده ، فامیلمون اومده میگه آخی خوابه ؟؟؟ میگم پَ نَ پَ زدیمش تو شارژ ! دکترا گفتن ۷ – ۸ ساعت اول خوب بزارین شارژ بشه بعد ازش استفاده کنین وگرنه خوب گریه نمیکنه !

با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینی ، دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی ؟ پَ نَ پَ اومدیم بکوبیمش ۳ طبقه بسازیم !

رفتم جواب آزمایش زنمو بگیرم ، طرف برگشته میگه مبارکه ! میگم پدر شدم ؟ میگه پَ نَ پَ مادر شدی خودت خبر نداری !

ماشینه تا شیشه جمع شده ، یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ، یارو داره رد میشه میگه مرده ؟ گفتم پَ نَ پَ تصادف خستش کرده خوابیده !

مریض اورژانسی بردیم بیمارستان ، به دکتر میگم دستم به دامنت به مریض ما هم رسیدگی کنید ! میگه حالش خیلی بده ؟؟؟ میگم : پَ نَ پَ حالش خیلی خوبه ، مشکل خاصی نداره فقط قلبش نمیزنه !

یارو داره میمیره بچه هاشو جمع کرده دور خودش ! یکی از فامیلا میگه داره وصیت میکنه ؟ گفتم : پَ نَ پَ میخواد دسته بیل بده بشکونن و بعد یاد اون جک بیفتن و هرهر بخندن !

دارم چایی میخورم داغ داغ سوختم ، بابام میگه : سوختی ؟ میگم : پ نه پ رفتم مرحله بعد !!!

رفتم ثبت احوال واسه شناسنامه بچه ، میگم اسمش شایان ، میگه جنسیت پسره ؟ میگم پ نه پ چون به مامانش رفته بزنین دختر !!! . . .

دارم تو خونه رو تردمیل میدوم ، بابام اومده میگه داری میدویی لاغر کنی ؟ پَ نَ پَ کلاسم دیر شده عجله دارم !

ماشینو بردم کارواش یارو میگه میخوای بشوری ؟ پَ نَ پَ آوردم فقط اتو کنم !

واسه استخدام رفتم یه شرکتی ، خانومه میگه : شما برای آگهی استخدام اومدین ؟ گفتم پَ نَ پَ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین !

به خونه زنگ زدم داداشم برداشته میگم بابا هست ؟ میگه : آره کاریش داری ؟ پَ نَ پَ میخواستم ببینم حاضره ، جلو اسمش تیک بزنم !

به استاد میگم امتحان میان ترم رو بندازید عقب ، میگه یعنی یه روز دیگه ؟ میگم پَ نَ پَ ساعت ۲۳:۵۹:۵۹ امشب !

رفتم کلاس زبان میگه میخوای انگلیسی صحبت کنی ؟ گفتم : پَ نَ پَ اومدم زبون پشه هارو یاد بگیرم ، آخه یکیشون هرشب میاد زیر گوشم درد و دل میکنه ! . . .

به رفیقم میگم توی مغازت یه فلش پیدا نکردی ؟ میگه فلش گم کردی ؟ پَ نَ پَ من یه فلش پیدا کردم گفتم شاید تو هم یکی واسه خودت پیدا کرده باشی ! . . .

رفتیم دستشویی عمومی شلوغ بود ، ملت صف کشیده بودن که یکی از آخر صف گفت : کار من سرپاییه ! گفتم پَ نَ پَ ما می خوایم بستری بشیم ! . . .

زنه دوقلو زایده پرستاره یکی از بچه هارو میبره براش ، زنه میپرسه : اون یکی رو هم میارین ؟؟؟ پرستاره گفت : پَ نَ پَ فعلا اینو ببرین استفاده کنین ده روز بعد از فعال سازی اون یکی رو هم پست میکنیم درِ خونتون ! . . .

زیر کتری رو روشن کردم قوری رو گذاشتم روش ، مامانم میگه میخوای چایی بخوری ؟ گفتم پَ نَ پَ غولش فحش داده میخوام بخار پزش کنم ! . . .




:: بازدید از این مطلب : 342
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 7 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست