آرامش تو
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
آن روز را به خاطر داری ؟
بازویت را محکم گرفته بودم ...
حرفی توی قلبم ماند که نتوانستم بگویم .
بزرگ ترین لذت زندگی ام حس کردن وجود توست ...
دوست دارم سنگینی تنت را روی تنم حس کنم ...
تنها آغوشی که می دانم آرام تر از آنجا جایی برای تکیه دادن ندارم .
لب تو تنها لبی ست که بهترین ها را از آن میشنوم و همین بهترین ها بهترین مزه ی دنیا را به آن داده ...
بوی تنت ... بویی به رنگ دریا ... خنک و آرام ...
روحت زیباست و قلبت مهربان ... همین آرامشی را در تو حل کرده که مرا مجذوب تو میکند ...
این آرامش در تن تو ... روی لب تو ... میان دست های مهربانت خانه کرده ...
تو مرا در آرامش خودت غرق میکنی ...





:: بازدید از این مطلب : 338
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 7 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست