نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

علاقه به طبیعت به دوره خاصی از زندگی مربوط نمی شود، بلكه افراد در هر دوره از زندگی از طبیعت نوعی برداشت می كند. عواملی كه در برداشت از طبیعت موثر است عبارت است از نژاد، طبقه، آب و هوا، وضع زندگی و جایگاه اجتماعی هر فرد و همین طور اجتماعی كه در آن زندگی می كند.
شاعری كه در حاشیه كویر و در شهری دور افتاده بزرگ شده با شاعری كه در میان طبیعت سرسبز و آرام شهری بزرگ بالیده نمی تواند برداشت مشابهی درباره طبیعت داشته باشد.
البته طبیعت در سنین مختلف تاثیرهای گوناگون بر روی انسان، مخصوصا" انسانی كه با هنر سر و كار دارد، می گذارد. طبیعت در چشم جوانی كه عاشق است و میانسالی كه عمری پشت سر نهاده فرق می كند.
به نظر می رسد سه گونه طبیعت گرایی در بین شاعران رواج داشته است :
پالف. طبیعت گرایی تقلیدی : در این نوع شعر شاعر از طبیعت گرایان دیگر تقلید می كند كه نمونه بارز آن شعر برخی از شاعران سده های آغازین است كه تقلید از تصویر سازیهای شاعران عرب است و توصیف " اطلال" و "دمن" و بیابان و كاروان شتران و … نمونه هایی كه نه با محیط زیست و نحوه زندگی شاعر منطبق بود و نه شاعر آن منظره ها را دیده بود. همین طور درشعر برخی از شاعران این روزگار، كه بی آن كه با طبیعت آشنا باشند و حتی شناختی مختصر از طبیعت و جلوه های گوناگون آن داشته باشند، به تقلید ا زشاعران طبیعت گرا از روستا و پدیده‌‌های طبیعت دم می زنند.
ب. طبیعت گرایی توصیفی : در این نوع، شاعر خواه معاصر باشد و خواه گذشته در مقابل پدیده طبیعی می ایستد و مثل گزارشگری آنچه را كه می بیند وصف می كند. این وصفها گاهی بسیار دقیق است و حاكی از دقت نظر شاعر، اما به هر حال وصف است و از حد وصف تجاوز نمی‌كند. در چند دهه قبل كه طبیعت گرایی توصیفی ذهن و زبان شاعران ---------- را نیز به خود مشغول كرده بود، شاعر گاهی از فقیری سخن می گفت كه بی خانمان است و با تن پوش پاره در برف راه می‌رود و سرانجام كنج دیوار یا نبش كوچه ای آسمان برای او كفنی تدارك می بیند و او را زیر برف دفن می كند !





:: بازدید از این مطلب : 455
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست