صبح ها وقتی در برزخ نبودنت
تور را صدا می زنم
باز آرزو می کنم کاش کابوس می
دیدم
و صبح از دستت نمی
دادم
می زنم استکانم را به شیشه
قلبت
به سلامتی همه زاغ های روی
پرچین تنهایی ام
دست هایت را به من
بده
من با تو پیوند سوختن بسته ام
....
:: بازدید از این مطلب : 340
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0