گاهي دلم ميخواد يکي ازم اجازه بخواد ؛ که بياد تو تنهاييم
و من اجازه ندم ! و اون بي تفاوت به مخالفتم بياد تو
و بگه : مگه من مردم که تنها بموني ....
دلم نه عشق آتشین می خواهد ؛ نه دروغ های قشنگ ؛ نه سکوت تلخ شاعرانه , نه ادعاهای بزرگ ؛ نه بزرگی های پر ادعا ... دلم یک فنجان قهوه ی داغ می خواهد ، و یک دوست که بشود با او حرف زد ...!