نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

اگر همسرتان امشب سر میز شام با چهره ای قاطع و بالحنی آرام به شما بگوید : «عزیزم ،من دیگه نمی تونم با تو ادامه بدم...» یا بگوید:«من به زن دیگه ای علاقمند شدم و نمی خوام به تو دروغ بگم، سعی کن اینو بفهمی » و از این قبیل چه حسی پیدا می کنید. به نظرتان منطقی و صادقانه است یا بی شرمانه و وحشتناک؟ آیا در چنین شرایطی سعی می کنید همسرتان را درک کنید و به حس او احترام می گذارید؟ سعی می کنید منطقی رفتار کنید و دنبال زندگی جدیدتان بگردید؟

 

چنین اتفاقهایی اگر در زندگی ما وحشتناک تلقی می شوند، اگر یک بانوی ایرانی را شوک زده و حتی بیمار می کنند و تعادل روانی او را برای مدتی طولانی به هم می زنند، برای یک زن غربی کاملا آشنا و قابل پیش بینی هستند. برای اثبات چنین مدعایی کافی است کتابهای خانوادگی غربی را مطالعه کنید.  ظاهرا آنجا زنی که خیلی موفق است کسی است که در جدایی از نامزدها و همسرانش خیلی دچار رنجش و غم و اندوه نشود نه زنی که بتواند شوهرش را حفظ کند.

 

 گاهی در این کتابها به زنان شرکت در کلاسهایی توصیه می شود که بعد از تجربه تلخ جدایی و مورد بی وفایی قرار گرفتن ،بتواند به آرامش روحی زن بیچاره کمک کند. در داستانهای کوتاهی که در این کتابها آمده است دقت کنید امثال این داستانها را بخوانید و در آن تامل کنید:

«دوباره "جان"دیر به منزل اومد و من که خیلی انتظارش رو کشیده بودم ،کنترلم رو از دست دادم و دعوامون شد و جان نیمه شب منزل رو ترک کرد .نگرانم که دیگه نخواد پیش من برگرده شاید سر صحبت رو با یه زن دیگه بازکنه و ... خواهش می کنم راهنماییم کنید »

« خیلی وقتا کسانی به مطب من مراجعه می کنند و میگن توی باشگاه یا در محل کارم با زنی آشنا شدم که خیلی بهتر از همسرم منو درک می کنه .دیگه نمی خوام زندگی سابقم رو ادامه بدم...»

« دیشب چارلی سر میز شام به من گفت که نسبت به من بی علاقه شده و گفت که ادامه دادن این زندگی هیچ لذتی نداره .اون گفت نامزد جدیدی انتخاب کرده و احساس می کنه خوشبختی واقعی رو پیدا کرده. اونا حتی یه آپارتمان هم برای خودشون اجاره کردند. همسرم با دیدن ناراحتی من با احساس همدردی از من خواست که برای خودم همسر جدیدی پیدا کنم.»

 

قابل توجه بانوانی که در بدحجابی از هم سبقت می گیرند : انتهای جاده بد حجابی همین مدینه ی فاضله ای!!! است که فعلا غربی ها دارند کیفش !!! را می کنند. اگر همسرتان را دوست دارید ،اگر نسبت به خانواده خود پایبند هستید، و اگر این داستانها برای شما تراژدی های دردناکی هستند که تحمل یک روز زندگی در فضای آن را ندارید، کمی ترمز کنید و به انتهای راهی که می روید بیاندیشید.

یادمان باشد همانطور که ما با آرایش زیبا می شویم زنان و دختران دیگر هم با آرایش زیبا می شوند و همیشه جالبتر و جذابتر از ما هم وجود دارد.

کسی نگفته است که پشت بدحجابی شما نیات پلیدی نهفته است، کسی نگفته است که هر بانوی بدحجابی، لزوما بی اخلاق یا فاسد است ،اصلا این طور نیست . چه بسا بد حجابهایی که صرفا به دلیل علاقه به زیبایی یا راحتی، به بدحجابی روی می آورند .اما از عواقب این بدحجابی درک و باور درستی ندارند. باور نمی کنند که انتهای این جاده به ناکجا آبادی ختم می شود که آسایش را از همه خواهد ربود.اگر زنان درک درستی از ضرر و زیانهای بدحجابی پیدا می کردند ،زحمت حجاب را  با میل و علاقه به جان می خریدند.

 

یادمان باشد همانطور که ما با آرایش زیبا می شویم زنان و دختران دیگر هم با آرایش زیبا می شوند و همیشه جالبتر و جذابتر از ما هم وجود دارد. شاید برخی در مواجهه با چنین طرز فکری با اکراه روی برگردانند و شان خودتان را بالاتر از این افکار بدانند اما اینها واقعیتهایی هستند که برخی کمتر و برخی بیشتر آن را درک خواهند کرد و البته گاهی برای درک آن،نگاه بلندتر ، زمان طولانی تر و تجربیان بیشتری لازم است .

 

بدحجابی

فرض را بر این می گذاریم که اکثر مردها وفادارند و اکثر زنها از جلب توجه نامحرم غافلند و سرشان به زندگی خودشان گرم است .اما وقتی فضا برای بدحجابی ایجاد شد ،وقتی بدحجابی عادی شد، آنکه بیمار است برای آزار و اذیت شما فضای کافی پیدا خواهد کرد. اتفاقات وحشتناک نادر، کم کم زیاد می شوند و بلاخره یکی از آنها هم دست به گریبان زندگی شما خواهند شد .

 

 

آرایش و جلوه گری و بدحجابی که زیاد شد ،نگاه، هم رایج و معمول خواهد شد ،جامعه که بازار شد، خانواده هم در معرض خرید و فروش قرار خواهد گرفت. در همین جامعه ای که همه ی بدحجابهایش کاملا بی منظور و بی غرض هستند، چه بسیار زندگی هایی که به خاطر همین بدحجابی ها از هم پاشیده شده و چه زندگی های نامیمون و اشتباهی که نباید شکل می گرفته ،شکل گرفته است.

 

به فرض اینکه شوهر شما پاک است و تضمین داده که به هیچ وجه تحت تاثیر هیچ طنازی قرار نخواهد گرفت ،با خواسته عجیب و غریب نوجوانتان چه می کنید که می خواهد با زنی که دو بار طلاق گرفته و ده سال از او بزرگتر است ازدواج کند؟

 خلاصه مطلب آنکه :بدحجابی دشمن زندگی خانوادگی است  .

http://www.ramin500.ir/





:: بازدید از این مطلب : 377
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 6 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست